عضله گلوتئوس ماکسیموس در پشت باسن قرار دارد و عضله اصلی باسن است.
این عضله مستعد ابتلا به سندروم درد میوفیشیال است. در این سندروم ها "نقاط ماشه ای" در عضله تشکیل می شوند که با لمس یا تحریک فیزیکی آن ها کل عضله درد می گیرد. این سندروم معمولا به دلیل آسیب دیدگی های میکروسکوپی تکرار شونده طی فعالیت هایی مانند دویدن روی سطوح نرم و ناصاف، استفاده بیش از حد از وسایل و دیگر فعالیت هایی که به خم و باز کردن مفصل ران و لگن نیاز دارند اتفاق می افتد. در مواردی این سندروم به دلیل وارد شدن یک ضربه ناگهانی به عضله اتفاق می افتد.
محل عضله گلوتئوس ماکسیموس و نقطه ماشه ای در سندورم گلوتئوس ماکسیموس (نقطه آبی) و محل احساس شدن درد ارجاعی (نقاط قرمز):
مشخصه اصلی سندروم های درد میوفیشیال حس کردن نقاط ماشه ای در معاینه فیزیکی است. با اینکه این نقاط روی عضله قرار دارند (در پشت باسن) اما معمولا درد احساس شده توسط بیمار، درد ارجاعی به نواحی دیگر مانند کنار باسن است.
این درد ارجاعی می تواند باعث طولانی شدن فرآیند تشخیص، تشخیص نادرست و یا درمان نامناسب شود. با تحریک نقاط نه تنها بیمار احساس درد منطقه ای می کند بلکه درد ارجاعی به دیگر نقاط بدن نیز دارد. علاوه بر درد منطقه ای و ارجاعی معمولا به دلیل شدت درد بیمار به طور ناخودآگاه و رفلکسی عضو مصدوم را از محرک فیزیکی که باعث فعال شدن نطه ماشه ای شده است دور می کند.
با اینکه تمام تظاهرات بالینی این سندروم شناخته شده است، اما هنوز دلیل اصلی ایجاد شدن بیماری نامشخص است. تئوری های مختلفی وجود دارد که وجه مشترک تمام آن ها ایجاد شدن نقاط ماشه ای به دلیل آسیب دیدگی های میکروسکوپی عضله است. این آسیب دیدگی ها می توانند طی یک حادثه اتفاق بی افتند یا طی زمان و با فعالیت هایی که به طور مکرر به عضله فشار وارد می کنند.
علاوه بر آسیب های میکروسکوپی عوامل دیگری نیز می توانند فرد را مستعد ابتلا به این سندروم قرار دهند. به عنوان مثال فردی که در تعطیلات آخر هفته فعالیت ورزشی سنگین انجام می دهد، مستعد ابتلا به انواع سندروم های درد میوفیشیال است. نحوه نشستن غلط پشت کامپیوتر، در هنگام رانندگی یا تماشای تلویزیون نیز از می توانند باعث ابتلا فرد به این سندروم شوند. آسیب دیدگی های قبلی بیمار که باعث عملکرد غیر طبیعی عضله می شوند نیز می توانند یکی از دلایل بیمار شدن فرد باشند. تمام این موارد اگر با وضعیت تغذیه نامناسب، اختلالات جسمی و روانی مانند استرس و افسردگی مزمن همراه شوند، احتمال ابتلا فرد به این سندروم ها را افزایش می دهند.
سفتی بیش از حد عضله و ضعف بیمار معمولا با دیگر علائم بیماری همراه می شوند که باعث ناتوانی بیشتر بیمار و پیچیده شدن درمان می شوند. سندروم های درد میوفیشیال می توانند به تنهایی اتفاق بیافتند یا با دیگر بیماری ها مانند رادیکولوپاتی (وارد شدن فشار روی اعصاب خارج شده از نخاع توسط مهره های ستون فقرات) و سندروم های درد مخصوص منطقه درگیر شده همراه شوند. در بسیاری از موارد فرد مبتلا به سندورم درد میوفیشیال از بیماری های روانی مانند افسردگی نیز رنج می برد. درمان این اختلالات روانی باید به عنوان بخش مهمی از برنامه درمانی این سندروم ها مد نظر قرار گیرد.
انجام تزریق:
تزریقات عموما به دو صورت انجام می شوند. روش اول استفاده از لندمارک (مشخصات) های سطحی بدن برای پیدا کردن محل تزریق است و روش دوم استفاده از دستگاه های تصویربرداری (که در بین این روش ها سونوگرافی بیشرین کارآیی و کمترین عوارض جانبی را دارد). در روش لندمارک به دلیل نداشتن دید و آگاهی کامل از جزئیات داخل بدن امکان خطا و عوارض جانبی بالا می باشد که این مشکلات با استفاده از روش سونوگرافی به راحتی حل می شوند.
بیمار به شکم روی تخت معاینه می خوابد تا عضله گلوتئوس ماکسیموس ریلکس شود. سپس پزشک محل نقطه ماشه ای را پیدا می کند و تزریق را انجام می دهد.
می توان برای جلوگیری از آسیب دیدن ساختار های داخلی باسن توسط سوزن از دستگاه سونوگرافی استفاده کرد. این دستگاه به پزشک اجازه مشاهده ساختارهای داخلی را در حین انجام تزریق میدهد.
انجام تزریق با کمک دستگاه سونوگرافی:
عوارض جانبی احتمالی:
به دلیل نزدیک بودن سیاتیک به محل تزریق باید دقت زیادی در تعیین محل و عمق سوزن به کار برد. می توان با استفاده از دستگاه سونوگرافی از این آسیب دیدن این عصب جلوگیری کرد. تعداد زیادی از بیماران بعد از انجام تزریق افزایش درد موقت خواهند داشت که به دلیل ورود سوزن به بافت های بدن است. این درد و درد اصلی بیماری بعد از مدتی از بین می روند.
درمان های غیرجراحی
*فیزیوتراپی
*تزریق اوزون
*بلاک عصب با لیزر
* رادیو فرکوئنسی (RF)
در کلینیک فوق تخصصی دردشناسی پروفسور دکتر سیروس مومن زاده تمامی این خدمات با راهنمایی اولتراسوند انجام میگیرد.