ارتباط بین درد جسمانی و روحی یک رابطه پیچیده و دوطرفه است که در آن، درد جسمی میتواند بر سلامت روان و همچنین مشکلات روحی میتواند باعث بروز یا تشدید دردهای جسمی شود. این ارتباط میتواند به صورت اختلال روانتنی (سایکوسوماتیک) یا تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر یکدیگر بروز کند.
ارتباط دو طرفه:
درد جسمی و تأثیر آن بر روان:
دردهای مزمن جسمی مانند کمردرد، سردرد، یا درد مفاصل میتوانند باعث استرس، اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب شوند. این مشکلات روحی میتوانند درک و تحمل درد را نیز تحت تأثیر قرار داده و در نتیجه، درد جسمی را تشدید کنند.
مشکلات روحی و تأثیر آن بر جسم:
استرس، اضطراب و افسردگی میتوانند با فعال کردن سیستم عصبی سمپاتیک، باعث افزایش تنش عضلانی، سردرد، اختلالات گوارشی و سایر مشکلات جسمی شوند. به عنوان مثال، استرس میتواند باعث تشدید درد مفاصل شود.
اختلال روانتنی )سایکوسوماتیک):
در این نوع اختلال، مشکلات روحی و روانی مانند استرس، اضطراب یا افسردگی به علائم جسمی تبدیل میشوند. به عبارت دیگر، فرد ممکن است دردهای جسمی را تجربه کند که علت پزشکی مشخصی ندارند و ریشه در مشکلات روانی فرد دارند.
علائم جسمی در اختلال روانتنی میتوانند شامل درد، خستگی، مشکلات گوارشی، سرگیجه و سایر موارد باشند.
تأثیرات روانی دردهای جسمی مزمن:
کاهش کیفیت زندگی:
دردهای مزمن میتوانند فعالیتهای روزمره، روابط اجتماعی و توانایی فرد برای کار کردن را تحت تأثیر قرار دهند و در نتیجه، کیفیت زندگی را کاهش دهند.
تأثیر بر روابط:
درد مزمن میتواند باعث تحریکپذیری، انزوا و مشکلات در روابط با دیگران شود.
تغییر در تصویر بدن:
فرد مبتلا به درد مزمن ممکن است با تصویر بدن خود دچار مشکل شود و احساس کند که بدنش دیگر آنطور که باید، عمل نمیکند.
نقش استرس و اضطراب:
استرس و اضطراب میتوانند باعث تشدید دردهای جسمی شوند، به ویژه دردهای عضلانی-اسکلتی.
استرس همچنین میتواند باعث ایجاد اختلالات خواب شود که خود میتواند به تشدید درد و مشکلات روحی منجر شود.
درمان:
درمان درد جسمی و روحی باید به صورت همزمان انجام شود.
درمانهای روانشناختی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) و سایر روشهای مدیریت استرس میتوانند به کاهش درد و بهبود سلامت روان کمک کنند.
در برخی موارد، استفاده از داروهای ضد افسردگی یا داروهای ضد درد ممکن است ضروری باشد.
قبل از هر گونه درمان خودسرانه حتما تله ویزیت شوید.